پردرد و دود(پُ دَ دُ) پرداغ و درد: گنه یکسر افکند سوی جهود تن خویش را کرد پردرد و دود. فردوسی ادامه... پرداغ و درد: گنه یکسر افکند سوی جهود تن خویش را کرد پردرد و دود. فردوسی لغت نامه دهخدا